Architectural

پل شهرستان



پل شهرستان


 

 

 


نام رسمي :

پل شهرستان

پل جي

پل جسر حسين

محل : اصفهان

شمار دهنه ها : 11

درازا : 105

پهنا : 5

مقدمه :

زاينده رود پس از پيمودن مسير 360 کيلومتري خود، از ميان کوه ها، دره ها، دشت ها، باغ ها، بيشه ها و کشت زاران مي گذرد و سرانجام با پيچ و خم هاي زيبا، اصفهان را به دو منطقه شمالي و جنوبي تقسيم مي نمايد.

زاينده رود زماني خروشان و غران، گاهي آرام و خرامان در بستر خود مي لغزد، کشتزارها و درختهاي مسير خود را سيراب مي کند تا به آرامگاه خود ـ مرداب گاو خوني ـ برسد.

در اين مسافت طولاني ، از دير زمان جهت ارتباط شمال با جنوب رودخانه، پل هايي زده شده که قدمت بعضي از آنها، به اندازه قدمت اصفهان است. از جمله، پل شهرستان ، که يکي از کهن ترين پل هاي زاينده رود است.

اکنون به طور اختصار به شرح بعضي از پل هايي مي پردازيم که در طول مسير غربي ـ شرقي زاينده رود بر روي آن احداث شده اند و از ديرباز تا زمان حاضر پابرجا هستند.

1 ـ پل دِه کرم سفلي : اين پل از پل هاي قديمي زاينده رود است که در نزديکي سد کوهرنگ قرار دارد.

2 ـ پل وَرگان : اين پل نيز در نزديکي دو روستاي بٌن شور و نار سفلي قرار دارد و غير از پل فلاورجان مي باشد.

3 ـ پل هوره يا سوادجان : نظر به اينکه اين پل مجاور دهکده هوره قرار گرفته ، پل هوره ناميده مي شود.

4 ـ پل ايسي سو : اين پل که نسبتاً جديد مي باشد ، در مجاورت سد شاه عباس ساخته شده و طول آن 80 متر است.

5 ـ پل زمان خان : اين پل قديمي ، داراي دو دهانه و 30 متر طول است که به پل سامان نيز شهرت دارد.

6 ـ پل باغ بهادران : در شهر کوچک اما بسيار زيبا و حاصل خيز و پر برکت باغ بهادران قرار دارد و طول آن 60 متر مي باشد.

7 ـ پل کَلّه : اين پل قديمي و معروف چندين بار بازسازي شده است. مردم اصفهان و نقاط ديگر براي گردش و تفريح کنار آن مي روند. اين پل بين روستاي مديسه و نوگوران واقع شده، 98 متر طول دارد که قبلا راه عبور اصفهان به شهرکرد بوده است.

8 ـ پل سر : اين پل در سالهاي اخير در کنار پل کله ساخته شده که جاده اصفهان به چهارمحال و بختياري و خوزستان از آن مي گذرد. پل سر نزديک سيصد متر طول و يکصد متر ارتفاع دارد و يکي از بزرگترين پل هاي استان محسوب مي شود.

9 ـ پل ريز لنجان : يکي از پل هاي معمولي روي زاينده رود است که در روستاي ريزِ زرين شهر قرار دارد.

10 ـ پل ديزيچه : از پل هاي نسبتاً جديد که در محل ديزيچه جهت کارخانه سيمان سپاهان ساخته شده است.

11 ـ پل بابا محمود : اين پل قديمي است و قدمت آن به زمان مغول مي رسد. محل آن را فيروزان مي گفتند. طول اين پل 152 متر مي باشد.

12 ـ پل راه آهن : از پل هاي نسبتا جديد است که به سال 1348 شمسي در مجاور کوه   قلعه بزي ساخته شد.

13 ـ پل باغ شاه : اين پل در محل مزرعه باغ شاه صفي آباد احداث گرديده است يا ورگون ساخته شده و 140 متر طول دارد.

14 ـ پل فلاورجان : اين پل قديمي زاينده رود است که در روستاي ورگان قرار دارد.

15 ـ پل درچه : اين پل ابتدا مال رو بوده ولي اخيراً پل ديگري در کنار آن به صورت بتون مسلح ساخته شده که ماشين رو مي باشد. طول اين پل 95 متر است.

16 ـ پل وحيد : نخستين پلي که زاينده رود پس از وارد شدن به اصفهان از زير آن مي گذرد پل وحيد است. اين پل معظم سابقه چنداني ندارد اما از پلهاي مستحکم و پر رفت و آمد غرب اصفهان است که به عنوان پل کمربندي عمل مي کند و محل عبور خودروهاي سنگين و کاميونهايي است که از شمال ايران به جنوب حرکت مي کنند. اين پل حدود 130 متر طول و 22 متر عرض دارد.

17 ـ پل مارنان : اين پل در کنار شهر ، در مغرب اصفهان و پس از پل وحيد قرار دارد که چون به قريه مارنان وصل مي شود به اين نام شهرت يافته است. مارنان متصل به جلفا ـ محله ارمني هاي اصفهان ـ مي باشد. نام اين پل در قديم سرافراز بوده که به دست يکي از ثروتمندان ارامنه جلفا در زمان صفويه ساخته شده و داراي هفده چشمه است. مدتي پيش (پس از انقلاب) چند چشمه آن بر اثر سيل و طغيان رود خراب شد که به دنبال دستور مخصوص نخست وزير وقت و به وسيله شهرداري به نحو مطلوبي مرمت گرديد. طول اين پل 160 متر است و گردشگاه هاي زيبايي در کنار آن قرار دارد.

18 ـ پل فلزي : اين پل بسيار محکم است و از خروارها آهن ساخته شده است. پل فلزي تقريباً در وسط اصفهان کنوني است و خيابان دکتر بهشتي را به خيابان حکيم نظامي متصل مي نمايد و راه عبور اکثر کاميون ها و اتوبوس هاي بين شهري مي باشد. اين پل در سال 1338 خورشيدي ساخته شده و در اطراف آن پارک هاي بسيار زيبايي احداث گرديده است. طول اين پل 136 متر است.

19 ـ پل آذر : اين پل بزرگ چند سال بعد از پل فلزي ساخته شده که از نظر استحکام نيز قابل توجه است. اما ارتفاع آن از سطح آب نسبت به پل هاي مشابه بسيار کم است. اين پل خيابان آذر را به خيابان نظر و جلفا متصل مي سازد.

20 ـ پل سي و سه پل : اين پل از بناهاي تاريخي و معروف اصفهان و درست در مرکز شهر قرار گرفته است که خيابان چهارباغ عباسي را به چهارباغ بالا متصل مي کند. اين پل به نامهاي پل چهارباغ، سي و سه پل و پل الله ورديخان نيز شهرت دارد.

سي و سه پل طولاني ترين پل زاينده رود است که داراي 300 متر طول و سه و سه چشمه است. اين پل در قديم، چهل چشمه داشته است.

جشن سنتي آب ريزان ايرانيان در کنار اين پل باستاني انجام مي گرفت که طي جشن پل را آذين بندي و چراغاني مي نمودند و اهالي اصفهان ، شاه و شخصيت هاي لشکري و کشوري در آن حضور مي يافتند.

يکي از شاعران اين جشن را چنين توصيف نموده است :

چو هر سال روز نخستين مهر                  بـر افــروزد از بــرج خـرچنـگ مهــــر

بود آب پاشـان به رسم عجـم                  که کسري شگون کرده بوده است و جم

در آن روز در چاربـاغ ازدحـام                 نمودنـد بيـش از شَمُــر خـاص و عــام

ز بس ريختنـد آب بر يکدگـر                 جهـــان گشـت تا ماهـــي و مـــاه تَـر

اين پل به دستور شاه عباس اول و به دست الله ورديخان ، سپه سالار ارتش ، در سال 1011 هجري ساخته شده است.

21 ـ پل فردوسي : اين پل در بلوار آيينه خانه و بين پل چهارباغ و پل جويي (پل سعادت آباد) واقع شده است. اين پل مستحکم ، شمال و جنوب اصفهان را در يک منطقه زيبا به هم متصل مي نمايد. نظر به اينکه عبور وسايط نقليه از پل هاي چهارباغ و جويي و خواجو ممنوع است، اين پل مهمترين وسيله ارتباط دو جانب رود و شلوغ ترين محل آمد و رفت خودروهاست. اين پل عريض و طويل چندان قديمي نيست و حدود 25 سال قبل با اصول فني ساخته شده است.

22 ـ پل جويي : اين پل محاذي عمارت هفت دست و در حد غربي باغ سعادت آباد قرار داشته است که چون جوي آبي بر روي آن ساخته بودند به اين نام معروف شده است. اين پل ، اختصاصي بوده و عمارت هفت دست را به باغ سعادت آباد وصل مي نموده است. پل جويي به رغم عرض کم و طول زياد، بسيار محکم ساخته شده و با وجود قدمت چند صد ساله، از حوادث مصون مانده است. تاريخ دقيق بنا و نام سازنده اين پل مشخص نيست، شايد مربوط به زمان شاه عباس دوم باشد.

نام پل جويي در تلفظ اهالي به پل چوبي تبديل شده است.

23 ـ پل خواجو : اين پل يکي از زيباترين بناهاي تاريخي و ارزشمندترين آثار هنري و معماري عهد صفويه در اصفهان و ايران است.

پل خواجو در انتهاي شرقي خيابان ، محل تلاقي خيابان هاي کمال اسماعيل، مشتاق و چهارباغ خواجو قرار دارد و به نام هاي خواجو، پل حسن بيک، پل بابا رکن و پل گبرها معروف بوده است.

تاورنيه سياح معروف در مورد آن نوشته است : « رودخانه زاينده رود در هيچ کجا، بستري به اين زيبايي ندارد » .اين پل شامل چهار طبقه و از حيث معماري و استحکام بي نظير است. نقاشي ها و طلاکاري هاي زيباي اين پل از زمان صفويه تا کنون هنوز چشمگير است. پل خواجو در سال 1060 هجري به دستور شاه عباس دوم بنا شده و در سال 1068 ، سدي براي آن پل ساخته شد تا با تجمع آب روي رودخانه کشتيراني کنند. براي اين منظور تخته هايي جلو چشمه هاي پل قرار مي دادند تا آب پشت پل بالا بيايد و کشتيهاي تفريحي روي آن حرکت نموده و مردم به تفريح و تماشا بپردازند.

شاه عباس که به چراغاني و جشن و پايکوبي علاقه خاصي داشت، اين محل را براي جشن ها و چراغاني انتخاب مي کرده و پل را آذين بندي نموده، هر غرفه آن را جهت زينت و چراغاني بين علاقمندان صاحب سليقه تقسيم مي کرد. آنها نيز با رقابت و چشم و هم چشمي در تزئين و چراغاني از هم سبقت مي گرفتند. يکي از شاعران در وصف زيبايي اين پل چنين سروده است :

گشت در عهد پادشاه زمان               جنَّتـي بر پل صراط عيـان

صائب تبريزي شاعر بزرگ و تواناي اصفهان که در اين جشن ها شرکت داشته ، چراغاني را چنين توصيف کرده است :

اصفهان، يک دل، روشن ز چراغان شده است      پـل ز آراستگــي تخـت سليمــان شــده است

مي دهــد يـاد ســر پــل ز خيـابان بهـشت      شمع و گل چهره حور است که تابان شده است

زنــده رود از کـف مستــانه کـه بر لب دارد       جوي شيري است که در خلد، خرامان شده است

خون خود مي خورد و خاک به لب مي مالد       زاهــد از توبه خود بس که پشيمــان شده است

چشم بد دور از اين عهـد که هر چشمه پل       زندگي بخش ، چو سر چشمه حيـوان شده است

گفتني است که قبل از احداث اين پل ، در محل آن پل کوچکي وجود داشته است.

24 ـ پل بزرگمهر : اين پل عريض و طويل و پر رفت و آمد در شرق اصفهان قرار دارد و از پل هاي مهم زاينده رود به شمار مي رود. طول پل حدود 130 متر و عرض آن 16 متر است. اين پل مانند پل هاي وحيد، فلزي، آذر و فردوسي در دوران پهلوي ساخته شده است.

25 ـ پل شهرستان : اين پل که جزء بناهاي تاريخي و مشهور اصفهان است در سه کيلومتري شرق اصفهان و در ناحيه جي، از نواحي اصفهان قديم، قرار دارد. بعضي از مورخين و باستان شناسان اساس و بنياد اين پل را به زمان ساسانيان نسبت داده اند. پل شهرستان در دوران ديلميان و سلجوقيان تنها پل مهم زاينده رود در داخل اصفهان بوده است. در دوره مذکور و دوران هاي بعد تعميراتي در آن به عمل آمده است. اين پل در کمال استحکام ساخته شده است و نظر به نزديکي به قريه شهرستان به اين نام شهرت دارد. پل هاي مشابه و همزمان آن ، پل دزفول و پل شوشتر مي باشد که از عهد ساساني بر جاي مانده اند.

26 ـ پل چوم : اين پل در فاصله شش کيلومتري شرق پل خواجو و مقابل قريه چوم قرار دارد. طول آن 116 متر است.

27 ـ پل سروش فادران : اين پل نيز بعد از پل چوم و در شرق اصفهان در جوار قصبه اي به همين نام قرار گرفته است.

28 ـ پل ورزنه : در منتهي اليه شرقي رودخانه و در جوار قصبه ورزنه ، از بلوک رودشت اصفهان، قرار دارد.

از پل هاي ديگر زاينده رود ، پل اژيه ، پل فارفان ، پل پلان ، پل ورغان و پل دشتي را مي توان نام برد.

بعضي از پل هايي که نام برده شد ، به علت تغيير مسير رودخانه و يا احداث پل جديدي در حوالي آن، ويران شده يا از اعتبار افتاده است.

اصفهان به علت موقعيت جغرافيايي و وجود رودخانه زاينده رود و کوه هاي اطراف و همچنين نقاط برف گير، داراي چشمه هاي متعدد و مختلفي است ولي وجود چاه هاي آب و قنوات، بسياري از آن چشمه هاي را خشکانيده است. بيشتر چشمه هاي اصفهان در اطراف کوه هاي برف گير بختياري است که آب بعضي از آنها از نظر املاح معدني از گواراترين نوع آب جهان به شمار      مي رود، مانند : آب چشمه ديمه که در نزديکي روستاي فارسان بختياري قرار دارد و شرح آن گذشت و همچنين بسياري از چشمه هاي پر آب ديگر از اين جمله اند.

بعد از چشمه هاي بختياري و اطراف مسير زاينده رود چشمه هاي دامنه کوه هاي اطراف اصفهان مانند صفه، کلاه غازي، شاه کوه و سيد محمد قابل توجه است. علاوه بر اينها در مرکز اصفهان هم چشمه هايي وجود دارد که به اختصار به شرح آنها مي پردازيم :

چشمه هفتون : اين چشمه در خيابان مدرس و در نيم کيلومتري ايستگاه سرچشمه قرار دارد. عرض بستر اين چشمه به 15 تا 18 متر مي رسد و پس از گذشتن از پل طوقچي و خيابان سروش، پس از چند کيلومتر به ده هفتون مي رسد.

چشمه خوراسگان : که از دو منبع سرچشمه مي گيرد، يکي در محل باغ مراد که چشمه اي است قديمي و در زمان ديالمه به صورت خندق، قلعه طبرک را احاطه کرده بود، چشمه دوم، در پا قلعه، در محوطه اي بيضي شکل به عرض 7 متر مي باشد که پس از طي مسافتي حدود نيم کيلومتر به مسير چشمه اول مي رسد و هر دو چشمه، مجموعا چشمه باقر خان را تشکيل   مي دهند. اين چشمه پس از پيمودن مسافتي، به خيابان بزرگمهر مي رسد. اين چشمه از بزرگترين چشمه هاي اصفهان به شمار مي آيد.

چشمه راهروان : اين چشمه در ضلع جنوبي خيابان احمد آباد و در محله قديمي باغ مراد واقع است. عرض اين چشمه 9 متر است و در 30 متري سرچشمه خوراسگان قرار دارد. آب آن پس از گذشتن از خيابان سروش به روستاي رهروان مي رسد و در ده مزبور به مصرف کشاورزي و آبياري کشتزارها مي رسد.


چشمه هاي کوه صفه :

1 ـ چشمه ني واقع در کوه گبرها

2 ـ چشمه ني مقابل حسن آباد

3 ـ چشمه قطار واقع در زرده پران

4 ـ چشمه خاجيک واقع در قلب کوه

5 ـ چشمه گل زر نزديک فرح آباد

6 ـ چشمه علي واقع در گردنه باد

7 ـ چشمه لنگ واقع در تخت رستم

8 ـ چشمه درويش واقع در دامنه کوه

چشمه هاي شاه کوه :

1 ـ چشمه توني

 

2 ـ چشمه لاتاريک

3 ـ چشمه بابا عبدالله

4 ـ چشمه سنجد

5 ـ چشمه روچهار

چشمه هاي کوه کلاه قاضي :

1 ـ چشمه بخش علي

2 ـ چشمه لاگرا

3 ـ چشمه آب بيد

4 ـ چشمه قدبريده

5 ـ چشمه توني

6 ـ چشمه صادق يا چشمه آب گُل


علاوه بر آنچه گفته شد، در حوالي سده و نجف آباد و اردستان نيز چشمه هاي زيادي وجود دارد. همچنين در روستاي بزرگ چرمهين، چشمه و آبشار «شاه لرها» يا به لفظ محلي «شالورا» شهرت بسيار داشته و گردشگاه بسيار زيبا و مصفايي به شمار مي آيد.

در فاصله 140 کيلومتري شرق اصفهان باتلاق بزرگ و مشهوري به نام مرداب گاو خوني وجود دارد. رودخانه زاينده رود پس از پيمودن فرسنگ ها راه و مشروب کردن ، وارد مرداب شده و فرو مي رود. مرداب گاو خوني در 23 کيلومتري پل ورزنه و در شمال شرقي دهستان جرقويه و جنوب غربي شهرستان نائين و غرب منطقه ندوشن از استان يزد و شمال اراضي متعدد به اين غربي کوير ابرقو و شرق دهستان رودشين واقع شده است. مرداب شبيه گلابي است که به سمت جنوب کشيده شده است.

در وسيع ترين نقطه ، عرض آن حدود 45 کيلومتر و طول آن 25 کيلومتر است. اطراف مرداب گاوخوني خشک و تا ده ها کيلومتر عاري از سکنه است. اين مرداب نمک زار ، در وسط ، گودالي دارد که تا کنون خشک نشده و هنگام وزش باد و طوفان امواجي به ارتفاع بيش از يک متر از آن بر مي خيزد و در پهنه وسيعي از نمک زار پخش مي شود.

اطراف اين مرداب شنزار است و در آن گياهاني مناسب آن اراضي ، مانند : کز شور، طاق، غان، چوبک و غيره مي رويد. اين باتلاق به علت شوري زمين و استخراج نمک شکار دريايي ندارد ولي در اطراف آن گورخر، آهو، گرگ و شغال و بعضي از پرندگان يافت مي شود.

مرداب گاو خوني در کتاب هاي قديم به نام هاي : گاو خوني، گاو خاني و گاو خانه نيز آمده که از دو جزء «گاو» به معناي بزرگ و «خاني» به معناي چاه و چشمه ، تشکيل شده است. مقدار آبي که در زمستان به اين مرداب مي رسد چند برابر تابستان است. بعضي اعتقاد دارند که آبهاي فرو رفته در اين باتلاق، در حوالي رفسنجان و کرمان از زمين بالا آمده و جاري مي گردد. ولي دانشمندان علم جغرافيا از نظر پستي و بلندي زمين، منکر آن بوده و معتقدند آبي که در مرداب فرو رفته يا در نقاط بسيار دور از زمين بالا مي آيد و يا در کوير ابرقو ظاهر مي شود زيرا با حفر چاه هاي عميق در اطراف آن، از آب هاي تحت الارضي خبري نبوده است.

بعضي معتقدند بهرام گور که علاقه خاصي به شکار ، به خصوص شکار گورخر داشته در اين مکان گرفتار گور شده است.

چنانکه حکيم عمر خيام نيشابوري سروده است :

بهرام که گور مي گرفتي همه عمر             ديدي که چگونه گور بهـرام گرفت

 

اصفهان که در منطقه مرکزي ايران و نزديک کوير قرار گرفته ، از برکت رودخانه زاينده رود، يکي از سرسبزترين شهرهاي ايران است. بلوکات و قصبات حاشيه زاينده رود، پيوسته از درختان سر به فلک کشيده چنار و کبوده و تبريزي و غيره مستور بوده و بيشه ها و محيط هاي زيبايي جهت گردش و تفريح در کنار آبهاي خروشان زاينده رود وجود داشته و جمع کثيري از اهالي اين شهر و مسافران و سياحان در آنجا به تفريح و استراحت و شنا مي پرداختند اما بر اثر مرور زمان و احداث خيابان ها و ساختمان ها و وسعت شهر، بسياري از اين درختان کهن به وسيله طماعان کج انديش، به دست اره و تيشه و تبر سپرده شد.

 

سبک هاي به کار رفته در معماري اصفهان

سبک اصفهاني

چون اولين بنا در شهرهاي اصفهان به شيوه معماري دوره صفويه ، سبک اصفهاني اطلاق مي شود، ساخته شده و به سبک اصفهاني معروف است. دوره حکومت شاه عباس را عصر طلايي سبک اصفهان مي دانند.

 

ويژگي هاي سبک اصفهاني (تزئيني ترين سبک معماري ايراني)

1 ـ پلان مستطيل شکل و چند ضلعي ساده

2 ـ پلان ايواني

3 ـ مصالح مرغوب و بادوام

4 ـ در تزئينات بناها از کاشي خشتي، هفت رنگ، مقرنس کاري، يزدي بندي، کار بندي يا رسمي بندي استفاده شده است.

بناهاي سبک اصفهاني

مسجد ـ کاخ صفي آباد در بهشهر مازندران ـ کاخ عالي قاپو در قزوين ـ کاخ چهلستون در قزوين ـ ميدان نقش جهان ـ مسجد جامع ساوه ـ مسجد علي در اصفهان ـ هارون ولايت در اصفهان ـ مدرسه چهارباغ اصفهان ـ کاخ هشت بهشت در اصفهان ـ چهلستون در اصفهان ـ مجموعه گنج علي خان در کرمان ـ تالار اشرف در اصفهان ـ مسجد حکيم اصفهان ـ مادرشاه ـ باغ فين کاشان ـ پل رودخانه ي کوي ـ پل خواجه در اصفهان (الله ورديخان يا سي و سه پل) ـ کاروانسراي خان خوره در شيراز (آباده) ـ کاروانسراي شبلي در تبريز (ميانه) ـ کاروانسراي زين الدين در يزد ـ کرمان ـ کاروانسراي ده بيد در شيراز ، امين آباد در شيراز ـ آباده ـ کاروانسراي اقبال در تاکستان ـ

قزوين (دو ايواني) ـ کاروانسراي زيزه در کاشان ـ نطنز ـ کاروانسراي تينوش در قم ـ کاشان (چهار دو ايواني) ـ کاروانسراي دو کوهک در شيراز ـ قهليان ـ کاروانسراي جاکرد در کرمان (چهار ايواني) کاروانسراي سن سان در قم ـ کاشان (ايواني) کاروانسراي (اصفهان چهار ايواني) کاروانسراي ريواد و بستان در نائين (چهار ايواني) مشهد کاروانسراي مهيار در ـ کاروانسراي ديرگچين در تهران ـ قم (چهار ايواني) کوهپايه در يزد ـ نائين کاروانسراي مادرشاه يا هتل. کاروانسراي شيخ علي خان در اصفهان (چهارايواني عباسي) در اصفهان.


پل شهرستان

پل شهرستان يا پل جي يا پل جسر حسين ، قديمي ترين پل اصفهان روي رودخانه زاينده رود است. اين پل در زمان ساسانيان ايجاد گرديد و در زمان ديلميان و سلجوقيان تعمير و مرمت شده است. پل شهرستان در جي قديم در شرق اصفهان واقع شده است. پايه هاي آن بر روي سنگ هاي طبيعي کف رودخانه استوار گرديده است. طول پل از ستون مدور آجري تا انتهاي سنگفرش قديمي، در حدود 105 متر و عرض آن از 4/25 تا 5 متر متغير است. جهت پل، شمالي ـ جنوبي با کمي انحراف است.

پل شهرستان داراي يازده چشمه و دوازده پايه سنگي بزرگ است اما قسمت فوقاني پل که جهت عبور و مرور بوده خراب شده است و فقط پياده مي توان از روي آن عبور کرد.

.
از نظر معماري و قدمت زمان ساختمان در مجموعه پل هاي قديمي ايران، فقط پل هاي دزفول و شوشتر با اين پل برابري مي کنند که تاريخ احداث آنها عصر ساسانيان است

 

 

 

 

موقعيت

اين پل در واقع يک پل جنگي و نظامي بوده است. از نظر معماري و قدمت زمان ساختمان در مجموعه پله اي قديمي ايران فقط پل دزفول و پل شوشتر با اين پل برابري مي کنند. آثار بر جاي مانده مسجد جامع جي از دوران سلاجقه و بقعه الراشد بالله خليفه عباسي و قلعه قديمي اصفهان به نام کهندژ «سارويه» و «حصار جي» را در مجاورت اين پل تاريخي مي توان مشاهده کرد.

 

 

مصالح ساختماني  به کار رفته در پل شهرستان

سنگ ، آجر ، خشت ، ملات

الف) سنگ :

از لاشه سنگ و ملات براي ساختن پل استفاده شده است.

ب) آجر :

در ساختمان پل و بناي موسوم به گمرک خانه ، از آجر استفاده شده است. ابعاد آجرها به اين شرح است :

25 × 25 × 5 سانتيمتر ، قرمز رنگ

26 × 26 × 5 سانتيمتر ، کرمي مايل به سبز

پ) خشت :

ابعاد خشت ها به علت اندودي که در اثر مرمت هاي مکرر بر روي آن انجام شده ، نامشخص مي باشد. از خشت، در ساختمان گمرک خانه پل استفاده شده است.

 

 

در اشعار و نوشته ها

§ افروخي اصفهاني در کتاب محاسن اصفهان که به زبان عربي است از اين پل به نام جسر حسين ياد کرده است و عماراتي را که نزديک آن هستند به نام قصر مغيره و قصر يحيي نام مي برد.

§ فردريچاردز از اين پل به عنوان يک پل جنگي و نظامي ياد کرده است.

§ قديمي ترين پل اصفهان که پيشينه آن به قبل از اسلام بر مي گردد.

از نظر معماري فوق العاده جالب توجه است اساس و بنياد آن به دوره ساسانيان مربوط است ولي ساختمانهاي روي پل از نحوه معماري دوره اسلامي متاثر گرديده اند.

قديمي ترين پل زاينده رود ، پل شهرستان است که در 4 کيلومتري شرق اصفهان قرار گرفته و در حال حاضر در محدوده شهر است. اين پل در قديم جسر حسين و پل جي نيز ناميده مي شد. مافروخي اصفهاني در کتاب محاسن اصفهان که به زبان عربي است از اين پل به نام جسر حسين ياد کرده است و عماراتي را که نزديک آن هستند به نام قصر مغيره يحيي نام مي برد.

به نظر متخصصين و نويسندگان اين پل در زمان ساسانيان ايجاد گرديد و در زمان ديلميان و سلجوقيان تعمير و مرمت شده است. البته کتيبه يا نشانه اي که مويد اين مطلب باشد در پل موجود نيست اما سبک معماري و مشابهت آن با پل هاي دوره ساساني که در بعضي نقاط پابرجاست موجب ابراز اين عقيده شده است.

علت آن که اين پل شهرستان ناميده مي شود اين است که در روستايي به همين نام در شرق اصفهان واقع شده است. در نزديکي پل بقعه الراشد بالله خليفه عباسي قرار دارد که در سال 532 هجري قمري در اصفهان به دست يکي از فدائيان اسماعيلي کشته شد.

اکثر سياحان و جهانگردان درباره پل شهرستان به تفصيل مطلب نوشته و آن را توصيف کرده اند. فردريچاردز از اين پل به عنوان يک پل جنگي و نظامي ياد کرده و آن را تنها نمونه اي از پل هاي جنگي قديم مي نويسد.

در سالهاي اخير پل شهرستان نيز مانند ساير پل هايي که بر روي زاينده رود احداث شده ، مورد مرمت قرار گرفته است. پل شهرستان از اين نظر که قديمي ترين پل موجود در اصفهان است و از آثاري است که بناي آن به قبل از اسلام مي رسد، حائز اهميت بوده و به همين دليل نيز مشهور است.

پل شهرستان ، قديمي ترين پل زاينده رود است که به عقيده بعضي از محققين  اساس امروز آن ساساني است ولي ريشه و پايه هخامنشي دارد و قسمت هاي فوقاني آن الحاقاتي از آثار دوره ديالمه و سلاجقه را در بر مي گيرد.

اين پل قديمي در ناحيه «جي قديم» واقع شده و از نظر معماري فوق العاده جالب توجه است و يکي از پل هاي باستاني است که در چهار کيلومتري مشرق اصفهان واقع و از دو طرف از آن پل عبور مي کنند، يکي از خيابانهاي مشتاق و سارويه و از دامنه تپه اشرف و ديگر از دالان بهشت. در دو طرف اين پل بيشه و باغ ها و آپارتمان هاي تابستاني وجود دارد.

اين پل از نظر معماري بسيار جالب و به عقيده باستان شناسان مربوط به دوره ساسانيان است و پايه هاي آن بر روي سنگ هاي طبيعي کف رودخانه استوار گرديده است. عده اي هم ساختمان آن را به دوره ديلميان مربوط مي دانند. اين پل در نه کيلومتري مشرق پل خواجو واقع شده است. ثبت اين پل در گردش اداري است.

امروزه اين پل را پل شهرستان مي نامند ولي در روزگاران قديم جسر حسين و پل جي هم ناميده مي شده. از نويسندگان قديم، مفضل بن سعد بن حسين مافروخي اصفهاني در کتاب خود به نام محاسن اصفهان، از اين پل به نام جسر حسين ياد کرده است و قصرهايي که نزديک اين پل بنا شده بوده را ستوده است.

با توجه به مطالب کتب تاريخي و آثار به دست آمده که به آن اشاره خواهد شد ، پل مذکور از     پل هاي معروف اصفهان در دوران ديلميان و سلجوقيان بوده است. بر پايه شباهت پل شهرستان با پل هاي ساساني خوزستان ، مانند : پل شادروان شوشتر و پل دزفول، اساس و بنياد اين پل را به دوران ساساني نسبت داده اند زيرا توجه ساسانيان به پل سازي که يکي از لازمه هاي شهرهاي کنار رودخانه هاست ، شهرت دارد.

اقدامات ساسانيان در زمينه ايجاد تاسيسات زير بنايي، نظير جاده، پل، سد و کانال هاي آب رساني، نشانه اي از توجه آنها به برنامه ريزي عمراني است و از پيش مي توان پذيرفت که شکوفايي زندگي شهري با جمعيت رو به افزايش شهرها، بدون وجود تجهيزات فوق، امکان پذير نبوده است.

برخي از آثار به جا مانده از تاسيسات ساساني و همچنين اشارات مورخين اسلامي به جنبه هايي از اقدامات مذبور، بيانگر توجه ساسانيان به هر دو نوع برنامه ريزي فوق الذکر است. افزايش جمعيت و گسترش ابعاد شهرها ، بي شبهه مسائل متعددي بر کارگردانان عصر ساساني مطرح مي کرد که از آن جمله، مشکل تامين آب مردم بود. ساسانيان سدهاي متعدد بدين منظور ايجاد کردند و به توزيع آب، ميان شهر نشينان اهتمام نمودند. سپس با استفاده از نوشته هاي اصطخري و اين حوقل در مي يابيم که حتي قرن ها پس از اسلام، اداره تقسيم آب در شهرهايي چون سمرقند ، به عهده زرتشتيان بود.

سمرقند منبع آبي مهم و شبکه توزيعي از لوله هاي فلزي (قلعي) داشت و نموداري از ابتکارات ارزنده ساسانيان به شمار مي رفت. توزيع آب در محلات نيشابور نمونه ديگري از اقدامات ساسانيان در زمينه تاسيسات آبرساني شهري است.

در زمان قديم، آب رودخانه اي را که از طرف شمال به شهر نيشابور سرازير مي شد، از زيرزمين به داخل شهر مي آوردند و آن را پس از رسيدن به شهر، به وسيله رشته هاي متعدد قنوات به    محله ها و خانه ها تقسيم مي کردند ، به طوري که تقريبا بيشتر مناطق ، داراي آب جاري بوده است.

تقسيم آب زاينده رود نيز همانطور که ذکر شد، به اردشير بابکان نسبت داده شده است. شايد احداث مادي هاي اصفهان نيز از اقدامات دوره ساساني باشد. اين رسته يادآور مي شود که نامگذاري رودخانه زرين رود (زاينده رود) از اقدامات اردشير بابکان بوده است.

 

خصوصيات پل شهرستان

طول پل مزبور از ستون مدور آجري تا انتهاي سنگفرش قديمي ، در حدود 105 متر و عرض آن از 4/25 تا 5 متر متر متغير است. جهت پل ، شمالي ـ جنوبي با کمي انحراف است. انحراف آن از فاصله چهل متري از سمت جنوب آغاز مي گردد. کف پل هموار نيست ، بلکه از مرکز پل در دو قسمت داراي شيب ملايمي است.

پل شهرستان داراي يازده چشمه و دوازده پايه سنگي بزرگ است. دو دهنه کناري آن ، مربوط به نهرهاي منشعب از رودخانه است. بر روي هر کدام از پايه هاي سنگي ، يک طاق نما ديده مي شود که از پايه سوم (سمت جنوب) شروع شده و تعداد آنها به هشت عدد مي رسد، ابعاد آنها متفاوت است در سمت شمال پل، بنايي از خشت و آجر ساخته شده که سقف آن فرو ريخته بود. بنا داراي اتاق کوچک و دو طاق نما به عرض 1/16 متر و ارتفاع 93 سانتيمتر مي باشد. اين ساختمان به گمرک خانه شهرت دارد که آن را مرمت کرده و به صورت چاپخانه سنتي در آورده اند.

در يکي از جرزها، يک ستون مدور آجري به ارتفاع 1/30 سانتيمتر به دست آمده که ابعاد آن 25×17/5×5 سانتيمتر و قرمز رنگ مي باشد. آجرها ، به دليل اينکه بتوانند ستون دايره اي شکل ايجاد کنند ، به صورت ذوذنقه اي ساخته شده اند.

 

شيوه ساختمان پل

همان طور که ذکر شد ، پل بر بستر صخره اي رودخانه احداث شده است. در زمان هاي باستان ، براي ايجاد پل ها ، بستر صخره اي رودخانه انتخاب مي شد. همچنين محل مورد نظر را در جايي انتخاب مي کردند که رودخانه باريک شده است. اين شيوه ، براي استحکام و صرفه جويي در مصرف مصالح در ساختمان پل به کار گرفته مي شد. در اين شيوه ، ابتدا صخره را تراشيده ، سپس با سنگ و ساروج پايه هاي پل را به وجود مي آوردند. در ساختن پل شهرستان نيز از همين شيوه استفاده شده، و پايه ها را از سنگ لاشه و ساروج ساخته اند.

به نظر مي رسد تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و سپس بعد از ويراني که بر اثر طغيان هاي مکرر زاينده رود صورت گرفته ، طاق ها را مرمت کرده اند. آثار مرمت، به خاطر ناهمگوني قوس هاي طاق مشخص مي باشد.

آثار به جا مانده از پل و مرمت ها را اينگونه مي توان تقسيم بندي کرد :

1 ـ آثار بناي اوليه در پا طاق قوس ها که از سنگ و ملات استفاده شده ، با پايه هاي پل از نظر مصالح يکسان مي باشند.

2 ـ آثار مرمت بعدي که به شيوه اوليه ساختمان پل و با سنگ و ملات انجام گرفته است. اين مصالح اندکي با مصالح اوليه از نظر ابعاد سنگ ها متفاوت مي باشد.

3 ـ قسمت هاي بالاي طاق چشمه ها که مرمت شده ، در دوران بعدي (احتمالا سلجوقيان) با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاي اين قسمت 25 × 25 × 5 و رنگ قرمز ملايم مي باشند.

آجرهاي مذکور با آجرهاي ستون روي پل ، از نظر جنس و ابعاد يکسان مي باشد. بر روي آجرها از اندود مقاومي استفاده شده است.

4 ـ قسمت هاي ديگري از پل ، از جمله حاشيه قوس ها و بعضي نقاط ديگر طاق ها يا آجرهايي به ابعاد 26 × 26 × 5 به رنگ کرمي مايل به سبز مرمت شده است.

اين مرمت بر اساس نوع آجر ها، احتمالا به دوران صفوي مربوط مي گردد. نمونه آجرهاي ياد شده در ساختمان پل خواجوي اصفهان نيز به کار گرفته شده و مرمت هاي دوران اخير نيز با آجري به همين شکل انجام گرفته است.

5 ـ آجرهاي ديگر در مرمت پل به کار گرفته شده که ابعاد آن عبارتند از :

20 × 20 × 5 و 23 × 23 × 5 سانتيمتر که رنگ اين آجرها کرمي مايل به زرد و کرمي مايل به قرمز است.

 


شيوه ساخت پل : 1

اين پل بر بستر صخره اى رودخانه بنا شده به گونه اى كه ابتدا

صخره ها را تراشيده و سپسب ا سنگ و ساروجپ ايه هاىپ ل راب وجود آوردها ند.

به نظر مى رسد كه تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و بعد

از ويرانى كه بر اثر طغيانهاى مكرر زاينده رود صورت گرفته، طاق ها

را مرمت كرده اند. آثار به جا مانده از پل و مرمتها را اينگونه مى توان

تقسيم بندى كرد:

-1 آثار بناى اوليه در پاتاق قوسها كه از سنگ و ملات استفاده شده

با پايه هاى پل از نظر مصالح يكسان است

-2 آثار مرمت بعدى كه به شيوه اوليه ساختمان پل و با سنگ و

ملات انجام شده اندكى با مصالح اوليه از نظر ابعاد سنگها متفاوت

است

-3 قسمتهاى بالاى طاق چشمه ها كه مرمت شده، احتمالاً در

دوران سلجوقيان با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاى اين قسمت

5 سانتيمتر و به رنگ قرمز ملايم است و با آجرهاى ستون ×25 × 25

روى پل، از نظر جنس و ابعاد يكسان مى باشد

-4 قسمتهاى ديگرى از پل، از جمله حاشيه قوسها و بعضى نقاط

5 سانتيمتر و به رنگ كرمى ×26 × ديگر طاقها با آجرهايى به ابعاد 26

مايل به سبز مرمت شده است اين مرمت بر اساس نوع آجرها، احتمالاًدر دوران صفوى انجام شده است

-5 آجرهاى ديگرى در مرمت پل به كار گرفته شده كه ابعاد آن

7 سانتيمتر، رنگ اين آجرها، كرمى ×23 × 4 و 23 ×20× عبارتند از: 20

مايل به زرد و كرمى مايل به قرمز است.

پل شهرستان احتمالاً در دوران آل بويه، سلجوقى و صفوى، مورد

مرمت كلى قرار گرفته و تا دوران صفوى كه راه اصفهان به شيراز از

فراز آن مى گذشته، اهميت فراوانى داشته است.

از ديوار خشتى كه به موازات رودخانه، در حفارى سال 1352 به دست

آمده مى توان پى برد كه قسمت شمالى پل كه شهرستان ناميده مى شده

كاملاً محصور بوده و راه دست يافتن به شهر، تنها از بناى گمرک خانه پل

بوده است و در واقع گمرک خانه دروازه شهرستان محسوب مى شده است.

با آثار به جا مانده از پل و پيرامون آن، مى توان نتيجه گرفت كه پل

شهرستان در دوره ساسانى ساخته شده و سپس در دوران بعد از اسلام

به دفعات مورد مرمت قرار گرفته است.

شايان ذكر است كه سالن برگزارى نمايشگاه هاى بين المللى

اصفهان در جوار اين پل قرار دارد.

 

 

 

1 ـ نوشته مصطفى رحمانى

 


نگاهي به کهن ترين پل اصفهان 1

ديدي تو اصفهان را ، آن شهر خلد پيکر           آن سـدره مقـدس ، وان عـدن حـور پـرور

آن بارگــاه ملـت ، وان تختگــاه دولـت           آن روي هفت عالم ، وان چشم هفت کشور

مشاهده عکس زيبايي از کهن ترين پل اصفهان، در کتاب دنياي اسلام نوشته ونسان مونتي، انگيزه تهيه آن مقاله گرديد. نگارنده به اتفاق يکي از همکاران دانشگاهي براي چندمين بار از پل شهرستان بازديد به عمل آورد و اين بار تصميم گرفت که درباره مشخصات پل مذکور و ويژگي هاي آن تحقيق بيشتري نمايد.

نويسندگان تاريخ اصفهان جملگي بر آنند که اين پل در عصر ساسانيان ايجاد شده و در زمان ديلميان و سلجوقيان تعمير و مرمت گرديده است، البته در خود پل کتيبه اثر و نشانه اي که مويد اين نظر باشد موجود نيست فقط از نظر سبک معماري مشابهت آن با پل هاي دوره ساساني و يا منسوب به آن که در بعضي از نقاط ايران هنوز پابرجاست اين عقيده ابراز شده است.

پل شهرستان که از آن به عنوان کهن ترين پل اصفهان ياد شده در روستايي به همين نام در مشرق پل خواجو واقع شده است. درباره اين قريه که سابقا جي نام داشت و اسم اوليه آن را گابه نوشته اند، مطالب بسياري در کتب و سفرنامه هاي مربوط به اصفهان مذکور است.

شاردن درباره اين قريه که زماني يکي از بخشهاي بزرگ و پرجمعيت و اعيان نشين اصفهان بوده و امروز هم آثار عظمت ديرين آن کم و بيش موجود است نوشته است : « قريه شهرستان يکي از بزرگترين دهکده هايي است که مانند آن در هيچ کشوري در دنيا نيست، طول آن قريب يک فرسخ و باغهاي ميوه زيادي دارد، اين ده در مشرق شهر و کنار رودخانه است که پل بلند و تنگي بر روي آن قرار دارد و نزديک اين محل است (پل شهرستان) که خرابه هاي بسياري از ابنيه بزرگ وجود دارد و چنانکه در تواريخ مسطور است سابقا شهر بزرگي بوده است ... »

1 ـ نوشته دکتر علاء الدین آذری دمیرچی ، دانشگاه اصفهان

 


در سفرنامه مادام ديولافوا به طور اجمال از محله شهرستان و پل مشهور آن سخن به ميان آمده است :

« آخرين گردش و سياحت ما در شهرستان صورت گرفت، شهرستان يکي از قديمي ترين محلات اصفهان است که در محل جي قديم واقع شده و امروز از شهر اصفهان به اندازه 2 فرسنگ فاصله دارد. براي رفتن به شهرستان بايد در ساحل زاينده رود راه پيمود و از محله موسوم به عباس آباد عبور نمود، اين محله هم مانند جلفا از محلات خارج شهر اصفهان محسوب مي شود و پر آب و اشجار است ... »

آنگاه درباره پل شهرستان گويد :

« طاق هاي چهارمين پل که دو ساحل رودخانه را به هم اتصال مي دهد مشاهده مي شود ستون هاي اين پل با مصالح سنگي خشتي بنا شده و قسمت فوقاني و طاق آن مدتي بعد از شالوده اوليه پايه ها با آجر ساخته شده است، نظر به اينکه حاليه بيشتر عبور و مرور از روي پل هاي حسن بگ (خواجو) و الله ورديخان صورت مي گيرد، اين پل متروک مانده است به علاوه خود محله شهرستان هم خالي از سکنه شده است به طوري که در موقع ورود به آنجا بيش از 20 نفر تماشاچي در اطراف ما ديده نشد، تنها چند خانه با منار و امامزاده و يک مسجد خرابه و پل مذکور محل جي قديم را نشان مي دهد ... » (تصويري از پل شهرستان در کتاب ديولافوا موجود است که با وضع و شکل امروز آن تفاوت چنداني ندارد).

در کتاب نصف جهان في تعريف الاصفهان ، که در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه تاليف يافته اشارتي مختصر به اين پل شده است :

« اما پل نهم ، طرف شرق شهر است و آبادي اصفهان در اواخر صفويه از دو طرف زاينده رود تا سر آن پل رسيده و متصل به آن بوده است، و اين پل را پل شهرستان مي نامند زيرا که نزديک قريه اي است به اين اسم و اين پل مشتمل بر چشمه هاست و روي آن خيابان و ممر عابرين است و به کمال استحکام ساخته شده و باني آن معلوم نگشته است ... »

فرد ريچاردز انگليسي اطلاعات بيشتري درباره اين پل به ما داده است، نامبرده از اين پل به عنوان پلي جنگي و نظامي ياد کرده است. وي تصوير جالبي از اين پل را در هواي گرم و نامساعد پس از چندين ساعت صرف وقت کشيده است.

 

 

مختصري از يادداشتهاي او را براي آگاهي خوانندگان ارجمند در اينجا درج مي نماييم :

« از پنج پل اصفهان، دو پل ديگر زاينده رود را در بر مي گيرد يکي در بالا که بعد از سي و سه پل قرار گرفته و ديگري در جنوب پل خواجو واقع شده است، اين پل دوم بر اثر عدم مراقبت خراب و ويران شده به طوري که هنگام شب عبور از آن خطرناک مي باشد و در روز شتر و الاغ و اشخاص پياده مي توانند با احتياط از آن بگذرند، در مرکز جاده مقابل دروازه قديمي حفره بزرگي است که از آنجا مي توان ديد آيا در زير پل آب موجود است يا نه بدون اينکه مجبور باشي براي اين منظور به اطراف پل بروي، شترها با نظري تحقير آميز به اين حفره مي نگرند، اين منظره بر مغز و افکار يک پل ساز غربي چنان فشار مي آورد که ممکن است با انداختن خود در آن حفره انتحار نمايد از طرف ديگر اگر وجدان يا روحي براي آن باقي مانده باشد تنها براي مشاهده عبور کاروان از روي آن هم شده به تجديد ساختمان آن مبادرت مي ورزد ... اين پل قديمي نوعي از پل هاي جنگي و يا دروازه هاي مستحکم دوران قبل از اختراع بمب است که ساختمان و حفظ پله ها جنبه شاعرانه نداشت، طاق هاي پل مذبور مانند آبرودي که از زير آنها مي گذرد نا استوار و بي تناسب است ... در استحکامات سد قديمي اين پل که موسوم به پل شهرستان است چيزي که حاکي از مقاومت آن در روزگار گذشته باشد نمي توان مشاهده کرد ولي هنوز خيلي جالب توجه است، قصبه شهرستان که در دوران عظمت اصفهان زماني محل سکونت اغنيا بوده است اکنون قصبه اي است که خانه هاي آن را کلبه هاي گلي تشکيل مي دهند. روزي که تصوير قلمي پل شهرستان تهيه     مي شد هوا بسيار گرم بود، در اين موقع سال (ماه اوت) در اطراف پل حتي يک برگ سبز که سايه افکن باشد وجود ندارد. پل مذکور تنها نمونه اي از پل هاي جنگي قديم بود که در اين مسافرت مي توانستم آن را مشاهده نمايم ... »

در سالهاي اخير نيز محققان ايراني و بيگانه درباره اين پل کهنه اظهار نظرهايي کرده اند :

« در کتاب گنجينه آثار تاريخي اصفهان آمده است که در دوره ديلميان و سلجوقيان تنها پل مهم زاينده رود در داخل شهر اصفهان همين پل شهرستان بوده و يقينا در دوره هاي مزبور تعميراتي از آن به عمل آمده و آثاري بر آن افزوده شده است، در ايران پلهاي ديگري که از نظر قدمت و مشابهت ساختمان با اين پل برابري مي کنند، پلهاي دزفول و شوشتر است که به عقيده باستان شناسان دو پل مزبور داراي اساس و بنياد ساساني است ... »

در کتاب فهرست بناهاي تاريخي و اماکن باستاني ايران پس از ذکر اين مطلب که در زمان ديلميان و سلجوقيان پل مذبور تعمير گشته ياد آور شده است که پايه هاي اين پل بر روي سنگهاي طبيعي کف رودخانه استوار گرديده است ...

 

 

 

 



نتيجه :

از سبک ساختمان پل مي توان دريافت که تاريخ احداث پل با ساختمان اوليه که در تپه اشرف ايجاد شده ، مربوط به يک نقطه است. به کارگيري مصالح و بريدن صخره ها همه حاکي از اين موضوع مي باشد. احتمالا پل در دوران آل بويه ، سلجوقي و صفوي ، مورد مرمت کلي قرار گرفته است. اهميت پل که تا دوران صفوي ، راه اصفهان به شيراز از فراز آن مي گذشت ، محرز مي باشد.اصفهان، داراي دو پل ديگر نيز هست که به شيوه پل شهرستان، بر روي صخره هاي کف رودخانه ايجاد شده اند. ساختمان اوليه آنها را نيز به دوران پيش از اسلام نسبت مي دهند، مانند پل مارنان. پل مزبور در طغيان هاي زاينده رود ويران شده و در سال 1367 به طور کامل بازسازي شد. در عکسي که زمان ويراني پل برداشته شده است، مي توان استفا ه از مصالح متنوع را، مانند پل شهرستان، مشاهده کرد. همچنين پل خواجو که در دوران صفوي به طور کامل بازسازي شد. بنابراين شايد بتوانيم اساس بناي اين سه پل را از احداثات زمان ساسانيان بدانيم. از ديوار خشتي که به موازات رودخانه، در حفاري سال 1352 به دست آمد ، مي توان پي برد که قسمت شمالي پل که شهرستان ناميده مي شود کاملا محصور بوده و راه دست يافتن به شهر ، تنها از طريق گمرک خانه پل بوده و در واقع گمرک خانه، دروازه شهرستان محسوب مي شده است.با آثار به جا مانده از پل و پيرامون آن، مي توان نتيجه گرفت که پل شهرستان در دوره ساساني ساخته شد و سپس در دوران بعد از اسلام ، به دفعات مورد مرمت قرار گرفت، زيرا پل بنايي است که براي همگان سودمند است و بايد آن را حفظ مي کردند. بناي گمرک خانه پل، مربوط به دوران بعدي است. با اين نوع بناها از روزگار آل بويه آشنا هستيم. نمونه هايي از آن در بند امير در جلگه مرو دشت باقي مانده است، ولي به احتمال زياد اين شيوه ماخوذ  از دوره پيش از اسلام مي باشد و شايد گمرک خانه بر مبناي کهن تر ساخته شده باشد. بنابراين اگر ساختمان اوليه تپه اشرف را بناي تدافعي قلمداد کنيم ، دليل منطقي خواهيم يافت که نگهباني از پل ورود و خروج به شهر را از وظايف ساکنان قلعه بدانيم.

منابع

1 ـ دانشنامه رشد.

2 ـ پرتال شهر اصفهان / قديمي ترين سازه آبي زاينده رود

3 ـ لغتنامه دهخدا.

4 ـ  پل شهرستان (فارسي) . dpp.irib.ir .

5 ـ پل شهرستان (پل جي). پرتال فولاد مبارکه.

6- http://iraniyanefarda.blogspot.com/2009/05/blog-post_8209.html

7- http://abarmahtab.blogfa.com/post-109.aspx

8- http://esfahan23.persianblog.ir/post/27

9- http://madresehghods.blogfa.com/post-21.aspx

10- پيرنيا: تاريخ ايران باستان،انتشارات دنياي كتاب،تهران،1362،چاپ دوم

11- پيگولوسكايا،ن: شهرهاي ايران در روزگار پارتيان و ساسانيان،ترجمه ي عنايت الله رضا،شركت انتشارات علمي و فرهنگي،1372،چاپ دوم

12- دهقان نژاد،فاطمه: بافت قديم نصف جهان، انتشارات دنياي كتاب،تهران،1362،چاپ دوم

13- شفقي،سيروس: جغرافياي اصفهان، چاپخانه ي دانشگاه اصفهان،1381

14- كريستن سن،آرتور: ايران در زمان ساسانيان،ترجمه ي رشيد ياسمي،تهران، اميركبير،1367، چاپ پنجم

15-  هنرر،لطف الله: اصفهان،انتشارات علمي و فرهنگي،تهران 1383،چاپ سوم

16- جاده ابريشم صفحه 42

گزارش تخلف
بعدی